لا تدعوك الى مبارزه، و ان دعيت اليها فأجب، فان الداعى باغ و الباغى مصروع.
ترجمه:
كسى را به ستيز دعوت مكن، اما اگر تو را به مبارزه دعوت كردند، براى دفاع از خود، جنگ را قبول كن. زيرا شخص ستيزه جو، ستمگر است، و ستمگر بر خاك مىافتد و مغلوب مىشود.
شرح:
يكى از افتخارات فراوان اسلام، اين است كه در دستورات آن هيچگاه دعوت به ستيزه وجود ندارد. زيرا اسلام، دين صلح و صفا و آشتى است، و قادر است كه تمام مسائل را با منطق قوى و دلايل روشن و محكم خود حل كند. و بخاطر همين برخوردارى از منطق و دليل است كه هيچگاه پيغمبر (ص) و ائمه معصوم (ع) لازم نمىديدند كارها را با زور پيش ببرند، و رفتار جنگ طلبانه داشته باشند و جنگى را شروع كنند.
در جنگهاى صدر اسلام، هيچگاه حضرت محمد (ص) و مسلمانان براى جنگ پيشقدم نمىشدند و به جنگ كسى نمىرفتند. بلكه اين دشمنان اسلام بودند كه يا بطرف مسلمانان لشكر كشى ميكردند، يا آنقدر به آزار و اذيت و شكنجه مسلمين مىپرداختند كه آنها هم براى دفاع از خود ناچار از جنگيدن مىشدند.
دليل اينكه اسلام، پيشقدم شدن در جنگ و جنگطلب بودن را جايز نميداند. اين است كه هر كس جنگطلب باشد، و با برپاكردن جنگ به كشتار و تجاوز دست بزند،
((ستمگر
)) است. و ستمگر نيز، سر انجام بر خاك مىافتد و مغلوب ميشود. پس اسلام، هرگز دستور جنگطلبى نمىدهد، چون هرگز نميخواهد پيروانش ستمگر باشند.
اما همان اندازه كه اسلام، مسلمانان را از جنگطلبى بر حذر ميدارد، به همان اندازه هم، هر مسلمانى را موظف ميسازد كه در برابر جنگ طلبها، از خود دفاع كند. زيرا دفاع نكردن در برابر جنگ طلبها، دليل خوارى و زبونى است، و اسلام هرگز نميخواهد كه پيروانش خوار و زبون باشد و به ديگران، اجازه كشتار و تجاوز بدهد.
به همين دليل است كه امام عليهالسلام نيز مىفرمايد كه مسلمانان نبايد جنگ طلب باشند، اما اگر جنگى به آنها تحميل شد، بايد بهر قيمتى كه هست از خود دفاع كنند و حتى
((با چنگ و دندان به جهاد برخيزند و به زمزمههاى شوم صلح و سازش اعتنا نكنند
)).